فرهنگ امروز: چهارمین نشست تخصصی مسجد حضرت آیتالله خامنهای با عنوان «لعن، طعن و سب» ساعت ۱۳:۳۰ امروز یکشنبه، دوم آذرماه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار میشود.
در این میزگرد علامه علی ریاحی و دکتر سید حسین علوی به بررسی این سه موضوع با محوریت زیارت عاشورا و جایگاه آن در مذهب شیعه و نیز دوران معاصر خواهند پرداخت.
جلسه گذشته این میزگردها با موضوع «منبعشناسی تاریخ واقعه عاشورا» در تاریخ ۲۸ مهرماه برگزار شد.
«محمدحسین رجبی»، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام و «رضا کربلایی»، پژوهشگر تاریخ اسلام و کارشناس ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی به عنوان سخنرانان اصلی جلسه به بیان نظرات خویش پیرامون هفت منبع تاریخی مرتبط با واقعه عاشورا پرداختند.
«همایون قاضیمرادی»، کارشناس و پژهشگر تاریخ اسلام نیز به عنوان مجری کارشناس در برنامه حضور داشت.
سخنرانان در ابتدا به معرفی اجمالی نویسندگان منابع پرداختند و سپس در مورد میزان اعتبار این کتاب ها نظرات خود را بیان داشتند که خلاصه آن به شرح زیر است:
سه منبع معتبر
از دیدگاه هر دو کارشناس سه کتاب «الارشاد»، «مثیر الاحزان» و «لهوف» از دیدگاه تاریخی از منابع معتبر به حساب میآمدند چرا که نویسندگان این سه اثر یعنی شیخ مفید، ابن نماحلی و سید بن طاووس از بزرگان شیعه بوده و قابل اعتماد هستند.
البته باید بدین نکته توجه نمود که دو کتاب الارشاد و مثیرالاحزان به علت ذکر منابع به صورت کلی بر کتاب لهوف ترجیح دارند. در میان آن دو منبع نیز فاصله زمانی کمتر شیخ مفید به واقعه عاشورا، الارشاد را در مقام بالاتری از مثیر الاحزان قرار داده است.
هر دو کارشناس اتفاق نظر داشتند که با آنکه از دیدگاه تاریخی این منابع معتبر هستند اما این به معنای آن نیست که تمامی گزارشهای موجود در آن را بپذیریم. بلکه لازم است با سنجه قرآن و روایات معتبر بررسی شوند.
مقتل ابومخنف
مقتل اصلی ابومخنف که از ارادتمندان به اهل بیت (ع) بوده است و «مقتل الحسین» نام داشته امروزه در دست ما نیست و با دو کتاب منسوب به ابومخنف مواجه هستیم.
۱- طبری مورخ در کتاب خویش گزارشهایی را از ابومخنف آورده که امروزه در قالب کتابی جداگانه با نام «وقعه الطف» جمع آوری شده است. این کتاب از اعتبار تاریخی نسبتا مناسبی برخوردار است اما نسبت به سه کتاب پیشین در مقام پایینتری قرار دارد.
۲- در ادامه جلد دهم کتاب بحارالانوار مقتلی با نام مقتل الحسین منسوب به ابومخنف وجود دارد که در سالهای اخیر به عنوان «مقتل ابومخنف» به چاپ میرسد و به هیچ وجه قابل اعتماد نبوده و به شدت متهم به جعل است.
کامل بهایی
رضا کربلایی این کتاب را به علت عدم وثاقت نویسنده آن یعنی عماد الدین طبری به کل خارج از دایره اعتبار دانست که البته دکتر رجبی با ایشان مخالف بوده و فرمودند گرچه مطالب غیر معتبر در این کتاب وجود دارد اما به دلیل تأییدیه امثال شیخ عباس قمی بر این کتاب، ما نیز میتوانیم بدان کتاب اعتماد کنیم. البته باید به ارجاعات و منابع در هر گزارش نگاه کرد.
در پایان جلسه نظر علامه ریاحی که از حاضران در جلسه بودند را در مورد این کتاب جویا شدیم که ایشان معتقد بود که عمادالدین طبری دوم، صاحب کامل بهایی، با عمادالدین طبری اول که صاحب بشاره المصطفی است، تفاوت دارد و فاصله زمانی ایشان حدود ۱۵۰ سال است و هر چند عمادالدین طبری اول از ثقات امامیه است اما عمادالدین طبری دوم جزء مجهولین است و نمیتوان به گفته او اعتماد کرد و حتی این امکان وجود دارد که اصلا چنین شخصی وجود خارجی نداشته و فردی کتاب خود را به نام چنین فردی که شباهتی هم نام یکی از بزرگان ما دارد، ثبت کرده باشد.
در ضمن با توجه به اینکه توثیق محدث قمی درباره عمادالدین طبری دوم، صاحب کامل بهایی، مستند به حس یت قریب به حس نیست نمیتوان آن را معتبر دانست خصوصا آنکه بعید نیست توثیق محدث قمی ناشی از اشتراک نام این دو عمادالدین طبری بوده و یا مبتنی بر مطالب شیعهپسند داخل کتاب باشد.
وی افزود ما نه تنها نام و نشانی از این فرد دوم در بین همدورههای او نداریم بلکه حتی افراد پس از او تا حدود دو یا بلکه سه قرن هیچ اشارهای به وی نداشتهاند، علامه مجلسی هم که در اصفهان یعنی همانجایی که ادعا میشود این کتاب نوشته شده، میزیسته نامی از این کتاب در بحارالانوار نیاورده است که این قاعدتا میتواند به دو دلیل باشد:
۱- مجلسی اصلا به چنین کتابی دست نیافته که با توجه به اهتمام علامه در باب جمعآوری کتب آن هم از اقصا نقاط آن روز عجیب است چرا که کتب بسیاری را از نقاط مختلف جهان جمع آوری کرده اما کتابی را که در شهر خودش نوشته شده، ندیده است.
۲- گزینه دوم اینکه به چنین کتابی دست یافته اما آن را آن قدر غیر معتبر میدانسته که نه تنها جزء مصادر بحار قرار نداده بلکه حتی اشارهای هم به آن نداشته است که وقتی دیدگاه اخباری علامه مجلسی را در نظر میگیریم، عدم اعتماد او خیلی معنا دارد.
در ضمن ظاهرا حتی سید نعمتالله جزایری که از افراطیون اخباری در جمعآوری مطالب است و مطالب بسیاری را در کتب خود جمعآوری کرده که در هیچ کتابی نمیتوان نشانی از آنها پیدا کرد، باز هم اشارهای به این کتاب ندارد. محدث قمی هم که بر این کتاب مقدمه مفصلی نوشته است، در همین مقدمه مطالبی دارد که به نظر کاملا اشتباه است.
لازم به ذکر است که دکتر رجبی در پایان جلسه خطاب به علامه ریاحی گفتند که اشکالات ایشان به کامل بهایی، قابل تأمل است و لازم است که مجددا بررسی جدی در رابطه با این کتاب داشته باشند.
روضه الشهدا
هر دو مهمان برنامه اذعان داشتند که کتاب روضه الشهدا نوشته ملا حسین کاشفی، مملو از وقایع جعلی و غلو آمیز است که به احتمال زیاد از بافته های خیالی نویسنده حاصل شده و از این رو نمی توان به مطالب آن اعتماد کرد.
دکتر رجبی بر این عقیده بود که داستانپردازی در وقایع عاشورا به سبب به گریه انداختن مردم که در این اواخر هم همچنان ادامه دارد، بعید نیست ناشی از تأثیرات این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده و حتی روضهخوانی هم نام خود را از این کتاب وام گرفته است، باشد.
نظر شما